اهمیت توسعه LNG
مهم ترین منبع تامین انرژی دنیا، نفت و گاز است که بیش از 60 درصد از سبد مصرف را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نگرانیها در مورد تغییرات اقلیمی، در چند سال گذشته سهم گاز طبیعی نسبت به دیگر منابع فسیلی (نفت و ذغال سنگ) افزایش یافته و انتظار میرود این روند در آینده نیز ادامه یابد.
سهم ذخایر منابع انرژی نفت و گاز به ترتیب حدود 41% در خاورمیانه، 32٪ در کشورهای مشترکالمنافع و حدود 8٪ در آفریقا است تقریبا 70٪ از ذخایر متعارف جهانی نفت و گاز در منطقه موسوم به “بیضی استراتژیک انرژی” متمرکز میباشد که از خاورمیانه تا شمال غربی سیبری امتداد دارد و کشور ایران در مرکز این منطقه استراتژیک انرژی واقع شده است.
همچنین چهار کشور عمده دارای ذخایرگاز طبیعی در منطقه بیضی استراتژیک انرژی به ترتیب شامل روسیه، ایران، قطر و ترکمنستان هستند که نیمی از ذخایر جهانی گاز را در اختیار دارند.
طبق تحلیل آماری BP و OPEC ، ایران از نظر مجموع ذخایر نفت و گاز طبیعی توانسته است اولین جایگاه را در جهان به خود اختصاص دهد و تا قبل از اعمال تحريمها همواره جزء پنج تولیدکننده بزرگ نفتخام در اوپک و سومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی در جهان بوده است. در پایان سال 2020، ایران 25% ذخایر نفت را در منطقه خاورمیانه و 12% ذخایر را در جهان به خود اختصاص داده است. ایران با داشتن ذخایر فسیلی مورد اشاره و همچنین موقعیت ژئوپلتیکی در منطقه بیضی انرژی، قابلیت تامین انرژی و تبدیل شدن به هاب انتقال انرژی به شرق و غرب را دارد.
پتانسیل واقعی ایران در زمینه تولید منابع نفت و گاز چیزی حدود 8/4 میلیون بشکه در روز می باشد که از سال 2017 میلادی، به علت وجود تحريمهاي بینالمللي و كاهش سرمايهگذاري خارجي در اثر تحریم ها تولید ایران کمتر از ظرفیت تولیدی خود علی رغم ذخایر اثبات شده فراوان بوده است. براساس ارزیابی EIA، اگر تحريمهاي بینالمللي بخش نفت لغو شود، تولید ایران میتواند به سرعت به 8/3 میلیون بشکه در روز برسد.
همگام با افزایش تقاضا و نیاز به افزایش تولید جهانی گاز طبیعی، علیرغم چالشهای ناشی از تحریمها و کمبود سرمایهگذاری خارجی در ایران، از سال 2014چندین فاز جدید میدان گازی در راستای افزایش تولید گاز طبیعی ایجاد شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. بررسی میزان عرضه و تقاضا نشان میدهد كه ایران در صورت به كار گرفتن سياستهاي قيمتي، بهينه سازي مصرف انرژی و همزمان توسعه ميادين گازي توسعه نيافته قادر است تا 70 میلیارد متر مکعب گاز قابل فروش مازاد بر تقاضای مورد انتظار از تولید برق و مصارف صنعتی، تجاری و مسکونی داشته باشد.
به دلیل افزایش تولید صورت گرفته از میادین گاز طبیعی ایران طی دهههای اخیر، برای انتقال این منابع با ارزش و استراتژیک، نیاز به برنامهریزی برای احداث خطوط لوله انتقال وجود دارد که باید عوامل تاثیرگذار نظیر امنیت انرژی، هزینه انتقال، مسافت خطوط انتقال انرژی، وجود زیرساختهای لازم جهت انتقال انرژی و موارد ژئوپلتیکی و اقتصادی را نیز در نظر گرفت. لازم به ذکر است که حدود دو سوم گاز طبیعی دنیا توسط خط لوله و حدود یک سوم آن به صورت گاز طبیعی مایع LNG))، معامله میشود.
ایران توانسته است از طریق خط لوله به کشورهای ارمنستان، آذربایجان، ترکیه و عراق گاز صادر کند که این میزان صادرات از سال 2019 در اثر تحریمهای بین المللی کاهش یافته است. اما به جهت بهره برداری کامل این پتانسیل، می بایست ایران نسبت به ارتقاء زیرساختهای انتقال داخلی خود و اتصال آن به کشورهای همسایه و منطقه اقدام کند.
تجارت جهانی LNG طی 25 سال گذشته با نرخ سالانه حدود 7% بین سالهای 1990 و 2013 به سرعت رشد کرده است و چین، هند، ژاپن و کره جنوبی مقصد اصلی LNG بوده اند. ایران سهمي از صادرات گاز از طريق LNG ندارد و بعيد است در بازه زماني كوتاه مدت وارد تجارت گاز طبیعی به صورت LNG شود. حجم بالای صادرات از آمریکای شمالی و استرالیا ممکن است قیمت جهانی LNG را در میان مدت پایین نگه دارد؛ با این وجود، میزان تقاضای بازار در بلند مدت از 300 میلیارد دلار به 700 میلیارد دلار در سال 2030 افزایش خواهد یافت. ایران میتواند پتانسیل بالقوه بالایی را برای سرمایهگذاری LNG در بلند مدت داشته باشد.